بهرام
دستات رو به من - واز بشه بیشتر تا گوشتو بدیو بدونی که نیستم
چیزی که فکر میکنی تو واسه خودت - یه کوه ساختی و فکر می کنی واسه تویه
ببین سینه سپر و شمشیر قلم - تا روحم آزاد شه از زنجیر تنم
بذا بارون بباره تو بیابون قلبم - یه ذهن شلوغ تو یه خیابون خلوت
من یه عقرب دارم که اسمش “زبونه” - اگه نیش نخوردی بدون حسش نبوده
من فکرم ناراحته ولی افکار تو شاد - یه دل تنگ دارم و یه شلوار گشاد
دارم می رم توی راهم جلو دیوانه وار - شعرام هم می نویسم با یه لیوان آب
پاشدم و ساختم یه دونه دیواردورم - پس هرکی که خوابه بذا بیدار کنم
ارزش قائل شدم واسه جونم - وگرنه من عاطل و باطل تو خیابون بودم
تو پس بدون یه غم توی دل و دل تو سینه - و سینه سپر رو دشمن و اون تو کفنه
هر جایی بری اسمم هست و - همه می دونن دیگه نمی گم قصه پس تو
دیگه بهتره بیای با ما همراه بشی - جای فال حافظ فال بهرام بگیر
*******************
برای مشاهده متن آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید